برنامه: قله شیرباد از مسیر روستای خرو

 

به نام خدا

صبح روز جمعه 29/2/85 ساعت 5 از میدان آزادی، در قالب یک تیم 7نفره به همراه یکی از مربیان بزرگ شهرستان «آقای میربلوک» با یکدستگاه مینی بوس به سمت روستای خرو حرکت کردیم.

برای رفتن به روستای خوش آب و هوای خرو که به شهر خرو تبدیل شده است، باید در جاده نیشابور _ مشهد در جهت شرق و به سمت مشهد حرکت کرد. پس از طی حدودا 20 الی 22 کیلومتر به ابتدای راه آسفالتی روستا که در سمت چپ جاده اصلی و با تابلوی "به شهر خرو، ماسوله خراسان خوش آمدید" مشخص است، می رسیم. روبروی این راه روستای ساحل برج قرار دارد. از ابتدای این جاده فرعی پس از طی حدودا 3 الی 4 کیلومتر به خود روستا می رسیم.

زبان مردم روستا ترکی است و بیشتر به کار باغداری مشغول هستند.   

این روستا که در بخش زبرخان منطقه اردوغش قرار دارد از لحاظ اقلیمی جزو مناطق جلگه ای _ کوهستانی محسوب می شود و دارای خاک حاصلخیز جهت کشاورزی و باغداری می باشد. طبق آخرین اطلاعات مستند که مربوط به سال1375 است ( آمار جمعیت هر10سال ثبت می شود) دارای 1785 واحد مسکونی و2520خانوار 11285 نفر جمعیت می باشد که از این تعداد 4493 نفر زیر14 سال،6173 نفر بین14 تا 64 سال و 618 نفر بالای 65 سال سن دارند.3914 نفر مرد باسواد و 3212نفر زن باسواد و2554نفر مرد شاغل و 167نفر زن شاغل هستند. این روستای زیبا دارای امکانات برق، آب لوله کشی تصفیه نشده، حمام، مرکز بهداشتی و درمانی، داروخانه، خانه بهداشت، پزشک، دندانپزشک، دندانساز، بهداشتیار، صندوق پست، دفترپستی روستایی،مخابرات روستایی، تلگراف، تلفن، روزنامه، بانک ملی، بانک صادرات و وسیله نقلیه عمومی می باشد.  

5:35 به روستا رسیدیم و از مسیر رودخانه کوچک بطرف آبشار حرکت کردیم. در این موقع از سال روستائیان در حال سم پاشی باغات و درختان هستند به همین دلیل بوی سم کاملا در فضا پیچیده بود.

6:15 دقیقه از قنات چغندرآباد که در سمت راست مسیر قرار داشت گذشتیم.10 دقیقه بعد در محل قنات آسیاب کهنه که در کنار راه و سمت راست مسیر قرار دارد برای صبحانه توقف کردیم. روبروی قنات و سمت چپ مسیر راه، آثار یک آسیاب آبی وجود داشت که گویا با آب همین قنات کار می کرده است.

ساعت 9:05 دقیقه به یک دوراهی رسیدیم که دره سمت راست به آبشار ختم می شد و نام دره سمت چپ لوک سیاه بود که نهایتا به یال لوک سیاه منتهی می شد.

 5 دقیقه بعد به آبشار رسیدیم و از کنار آن (مسیر سمت چپ) به طرف بالای آبشار حرکت کردیم.پس از رسیدن به بالای آبشار و استراحت و برداشتن آب ساعت 9:30 در مسیر رودخانه ادامه حرکت دادیم.جنس سنگهای کوههای مسیر آهکی بود. نیم ساعت بعد به یک دوراهی رسیدیم. دره سمت راست آق دربند ( آق به معنی سفید در زبان ترکی) و دره سمت چپ آغال پلنگ نام داشت.و ما دره آغال پلنگ را انتخاب کردیم. حدودا بیست دقیقه بعد به یک چشمه رسیدیم که از آن به بعد دیگر آب در مسیر نبود.پس از طی مسافتی، چون مسیر سنگلاخ شده بود از کف مسیر آب شروع به بالا رفتن و درعین حال به سمت چپ کشیدن کردیم. از جمله گیاهانی که در مسیر به وفور به چشم می خورد آویشن و به نسبت کمتری گلپر بود و اثری از چرای گوسفند در منطقه دیده نمی شد.به نظر می آمد که منطقه بکر و دست نخورده است. ساعت 12:20 دقیقه روی یال قرار گرفتیم. این یال مابین آبریز آغال پلنگ و دره لوک سیاه قرار داشت.

10دقیقه استراحت کردیم سپس به سمت خط الراس اصلی حرکت کردیم.13:20روی خط الراس اصلی بودیم.دقیقا یکساعت بعد روی قله شیرباد، بلندترین قله نیشابور قرار گرفتیم.

تصمیم داشتیم از یال شکرآب پایین بیاییم ولی به علت رعد و برق که باران شدیدی نیز در پی داشت سریعاً ارتفاع کم کردیم و از یال مابین یال شکرآب و یال خانه سنگی پایین آمدیم و این باعث شد که نسبت به زمان در نظر گرفته شده تقریباً یکساعت تاخیرداشته باشیم.16:40پایین یال بودیم و5 دقیقه بعد کنار چشمه ای که پای یال و روبروی خانه سنگی قرار دارد یکربع برای ناهار نشستیم. کنار خانه سنگی 3چادر زده بودند که بدواً ما تصور کردیم محلی های بوژان هستند اما راهنما گفتند که بوژان محله ندارد و اصولاً کار مردم بوژان باغداری است نه پرورش گوسفند. متوجه شدیم که ازمیامی برای چرای گوسفندانشان آمده اند!!!

از مسیر بالای آبشار بوژان به سمت روستا حرکت کردیم. طی مسیر کمی درگیری با سنگ داشتیم و این تصور در ذهن تداعی شد که این مسیر در زمستان و برای تمرین کار ترکیبی یخ و سنگ مناسب است.با توجه به تاریک شدن هوا مجبور به استفاده ازچراغ پیشانی شدیم و چون مسیر آشنا بود به راحتی حرکت می کردیم.

و ساعت 8:30 دقیقه به محل مسجد روستای بوژان رسیدیم و سپس به سمت نیشابور بازگشتیم.

چند نکته: 1_ هنگامی که در ارتفاع دچار رعد و برق می شویم باید سریعا ارتفاع کم کنیم و هر فرد با نفرجلوییش چند متر فاصله داشته باشد.

2_ درهنگام کوهنوردی در شب به هیچ وجه نباید بین اعضای تیم فاصله باشد.

3_ همیشه آب و یک وعده غذای اضافه همراه داشته باشیم.

 

*حین گذر از رودخانه متوجه شدیم که در اکثر رودخانه ها دو راه برای عبور وجود دارد. 1_ اصلی و 2_ فصلی.

راه فصلی راه باریکی است که مقداری از کف رودخانه بالاتر است و در بهار و فصولی که آب رودخانه ها بیشتر است چون عملا گذر از رودخانه مشکل و یا ناممکن است از این راه عبور می کنند.